معنی فارسی suddenty
B1ناگهانی، به طور غیرمنتظره و سریع.
The characteristic of being sudden or abrupt.
- ADVERB
example
معنی(example):
ناگهانی بودن این رویداد واکنش نشان دادن را دشوار کرد.
مثال:
The suddenness of the event made it hard to react.
معنی(example):
او با ناگهانی صحبت کرد که فضای اتاق را ناراحت کرد.
مثال:
He spoke with a suddenty that unsettled the room.
معنی فارسی کلمه suddenty
:
ناگهانی، به طور غیرمنتظره و سریع.