معنی فارسی sudes
B1واژهای که احتمالاً به مجموعهای از ویژگیها یا انواع خاص از یک عنصر اشاره میکند.
A term that may refer to a variety of features or types of a certain element.
- OTHER
example
معنی(example):
آنها در آزمایشگاه با سودههای مختلف آزمایش کردند.
مثال:
They experimented with different sudes in the lab.
معنی(example):
شیمیدان ویژگیهای مختلف سودههای تولید شده را یادداشت کرد.
مثال:
The chemist noted the characteristics of the various sudes produced.
معنی فارسی کلمه sudes
:
واژهای که احتمالاً به مجموعهای از ویژگیها یا انواع خاص از یک عنصر اشاره میکند.