معنی فارسی sudor

B1

عرق، مایعی که بدن برای تنظیم دما و خنک شدن تولید می‌کند.

The fluid excreted by sweat glands for thermoregulation.

example
معنی(example):

عرق کردن یک راه طبیعی برای کاهش دمای بدن است.

مثال:

Sweating is a natural way for the body to cool down.

معنی(example):

پس از ورزش، او متوجه شد که مقدار زیادی عرق کرده است.

مثال:

After exercising, he noticed he had a lot of sudor.

معنی فارسی کلمه sudor

: معنی sudor به فارسی

عرق، مایعی که بدن برای تنظیم دما و خنک شدن تولید می‌کند.