معنی فارسی suffragette
B2 /ˌsʌf.ɹəˈdʒɛt/سافراجت به زنانی اطلاق میشود که در اوایل قرن بیستم برای حق رأی زنان مبارزه میکردند.
A woman who fought for women's right to vote.
- noun
noun
معنی(noun):
A female supporter, often militant, of women's right to vote in the late 19th and early 20th centuries.
example
معنی(example):
سافراجت زنانی بودند که برای حق رأی زنان مبارزه میکردند.
مثال:
A suffragette was a woman who campaigned for women's voting rights.
معنی(example):
جنبش سافراجت در مبارزه برای برابری اهمیت داشت.
مثال:
The suffragette movement was significant in the fight for equality.
معنی فارسی کلمه suffragette
:
سافراجت به زنانی اطلاق میشود که در اوایل قرن بیستم برای حق رأی زنان مبارزه میکردند.