معنی فارسی sufiistic
B2صوفیگونه، ویژگیهای مرتبط با صوفیگری را توصیف میکند.
Related to or characteristic of Sufi mysticism.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این موسیقی کیفیتی صوفی گونه دارد.
مثال:
The music has a sufiistic quality to it.
معنی(example):
شعرهای او معمولاً به مضامین صوفیستی میپردازد.
مثال:
Her poetry often explores sufiistic themes.
معنی فارسی کلمه sufiistic
:
صوفیگونه، ویژگیهای مرتبط با صوفیگری را توصیف میکند.