معنی فارسی sulea

B1

سولی، نوعی کارد و چنگال یا ظرف برای سرو غذا.

A type of utensil or dish used for serving food.

example
معنی(example):

او سولی خود را به رویداد آورد.

مثال:

She brought her sulea to the event.

معنی(example):

سولی به زیبایی با گل‌ها تزئین شده بود.

مثال:

The sulea was beautifully decorated with flowers.

معنی فارسی کلمه sulea

: معنی sulea به فارسی

سولی، نوعی کارد و چنگال یا ظرف برای سرو غذا.