معنی فارسی sulfurize
B1عمل یا فرآیند انجام عمل سولفوریزاسیون بر روی یک ماده.
To subject a substance to sulfurization; to add sulfur to.
- VERB
example
معنی(example):
برای سولفوریزه کردن یک ماده، شرایط خاصی باید رعایت شود.
مثال:
To sulfurize a material, specific conditions must be met.
معنی(example):
صنایع اغلب ترکیبها را برای بهبود پایداری سولفوریزه میکنند.
مثال:
Industries often sulfurize compounds for better stability.
معنی فارسی کلمه sulfurize
:
عمل یا فرآیند انجام عمل سولفوریزاسیون بر روی یک ماده.