معنی فارسی sulka
B1ناخرسندی، حالتی که فرد به دلیل نارضایتی یا خشم در آن قرار دارد، معمولاً به صورت سکوت و غمگینی بروز پیدا میکند.
A state of sulking; a sullen or silently moody behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
او بعد از باختن در بازی با حال ناخرسند راه میرفت.
مثال:
She walked around in a sulka after losing the game.
معنی(example):
حالت ناخرسندی او در طول مهمانی مشهود بود.
مثال:
His sulka was noticeable during the party.
معنی فارسی کلمه sulka
:
ناخرسندی، حالتی که فرد به دلیل نارضایتی یا خشم در آن قرار دارد، معمولاً به صورت سکوت و غمگینی بروز پیدا میکند.