معنی فارسی sulliage
B2فاضل آب یا آلودگی ناشی از مواد زائد یا کثیفی.
Waste water or refuse that has been sullied, generally referring to industrial pollutants.
- NOUN
example
معنی(example):
فاضلاب کارخانه رودخانه را آلوده کرد.
مثال:
The sulliage from the factory contaminated the river.
معنی(example):
آنها سطح فاضلاب را در آب اندازهگیری کردند.
مثال:
They measured the level of sulliage in the water.
معنی فارسی کلمه sulliage
:
فاضل آب یا آلودگی ناشی از مواد زائد یا کثیفی.