معنی فارسی sultaness
B2سلطانه، عنوانی برای زنانی که نقش حاکمیت دارند و مشابه با همسر سلطان محسوب میشوند.
A title for a female ruler or wife of a sultan.
- NOUN
example
معنی(example):
سلطانه میهمانی باشکوهی برای مهمانان برپا کرد.
مثال:
The sultaness hosted a lavish banquet for the guests.
معنی(example):
سلطانه به خاطر زیبایی و grace خود مورد تحسین قرار گرفت.
مثال:
The sultaness was admired for her beauty and grace.
معنی فارسی کلمه sultaness
:
سلطانه، عنوانی برای زنانی که نقش حاکمیت دارند و مشابه با همسر سلطان محسوب میشوند.