معنی فارسی sultone

B2

اصطلاحی برای اشاره به سلطان در ادبیات و داستان‌ها.

A title referring to a sultan, particularly in literary contexts.

example
معنی(example):

سلطان قصه یک رهبر عادل و دانا بود.

مثال:

The sultone of the tale was a wise and just leader.

معنی(example):

هر داستان درباره سلاطین، اعمال نیکو او را به تصویر می‌کشید.

مثال:

Every story about the sultone depicted his noble deeds.

معنی فارسی کلمه sultone

: معنی sultone به فارسی

اصطلاحی برای اشاره به سلطان در ادبیات و داستان‌ها.