معنی فارسی summability

C1

قابلیت یک سری یا تابع برای داشتن یک مجموع محدود.

The property of being able to be summed or added together.

example
معنی(example):

مفهوم مجموع‌پذیری در حساب دیفرانسیل و انتگرال اهمیت دارد.

مثال:

The concept of summability is important in calculus.

معنی(example):

مجموع‌پذیری یک تابع تعیین می‌کند که آیا همگرایی دارد یا خیر.

مثال:

A function's summability determines its convergence.

معنی فارسی کلمه summability

: معنی summability به فارسی

قابلیت یک سری یا تابع برای داشتن یک مجموع محدود.