معنی فارسی sumple
B1سمپل، به معنی سادگی و در عین حال زیبایی و کارایی است.
The quality of being simple yet elegant and effective.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی بسیار سمپل و در عین حال باوقار بود.
مثال:
The design was very sumple, yet elegant.
معنی(example):
رویکرد سمپل او به حل مشکلات باعث شد متمایز باشد.
مثال:
Her sumple approach to problem-solving made her stand out.
معنی فارسی کلمه sumple
:
سمپل، به معنی سادگی و در عین حال زیبایی و کارایی است.