معنی فارسی sunfishery
B1فعالیت یا تجارت مرتبط با صید ماهی خورشید، به ویژه در مناطقی با آبهای گرم.
The activity or commerce related to fishing sunfish, especially in warm waters.
- NOUN
example
معنی(example):
صنعت ماهیگیری خورشید در این فصل در حال رونق است.
مثال:
The sunfishery was thriving this season.
معنی(example):
بسیاری از ساکنان محلی برای معیشت خود به صنعت ماهیگیری خورشید وابستهاند.
مثال:
Many locals rely on the sunfishery for their livelihood.
معنی فارسی کلمه sunfishery
:
فعالیت یا تجارت مرتبط با صید ماهی خورشید، به ویژه در مناطقی با آبهای گرم.