معنی فارسی sunnyhearted

B1

شخصیتی که احساسات مثبت و محبت‌آمیز نسبت به دیگران دارد.

Characterized by a warm-hearted and cheerful disposition.

example
معنی(example):

او به خاطر طبیعت آفتابی‌اش شناخته شده است.

مثال:

She is known for her sunnyhearted nature.

معنی(example):

رویکرد آفتابی او او را در میان دوستان محبوب کرده است.

مثال:

His sunnyhearted approach makes him popular among friends.

معنی فارسی کلمه sunnyhearted

: معنی sunnyhearted به فارسی

شخصیتی که احساسات مثبت و محبت‌آمیز نسبت به دیگران دارد.