معنی فارسی sunstricken

B1

آفتاب‌زده، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن یک منطقه یا چیز تحت تأثیر نور شدید خورشید قرار گرفته باشد.

Affected by, or exposed to the strong rays of the sun.

example
معنی(example):

چشم‌انداز آفتابی در سپیده دم زیبا به نظر می‌رسید.

مثال:

The sunstricken landscape looked beautiful at dawn.

معنی(example):

منطقه‌های آفتابی پارک همیشه گرم هستند.

مثال:

The sunstricken areas of the park are always warm.

معنی فارسی کلمه sunstricken

: معنی sunstricken به فارسی

آفتاب‌زده، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن یک منطقه یا چیز تحت تأثیر نور شدید خورشید قرار گرفته باشد.