معنی فارسی super-glued
B1چسبیدن به یک شیء یا مکان با استفاده از چسب سوپر، به معنای ثابت و بدون حرکت شدن.
Something that is firmly attached using superglue.
- VERB
example
معنی(example):
اسباببازی با چسب سوپر به میز چسبانده شده بود تا حرکت نکند.
مثال:
The toy was super-glued to the table so it wouldn't move.
معنی(example):
او در طول جلسه طولانی احساس کرد که به صندلیاش با چسب سوپر چسبیده است.
مثال:
She felt super-glued to her chair during the long meeting.
معنی فارسی کلمه super-glued
:
چسبیدن به یک شیء یا مکان با استفاده از چسب سوپر، به معنای ثابت و بدون حرکت شدن.