معنی فارسی superabound

B1

فراوان بودن، به معنای وجود داشتن در مقادیر بسیار زیاد.

To exist in large quantities; to be plentiful.

verb
معنی(verb):

To abound very much; to be superabundant.

example
معنی(example):

فرصت‌های یادگیری در این شهر فراوان است.

مثال:

Opportunities to learn superabound in the city.

معنی(example):

ایده‌ها برای پروژه در جلسه طوفان فکری فراوان بود.

مثال:

Ideas for the project superabound in the brainstorming session.

معنی فارسی کلمه superabound

: معنی superabound به فارسی

فراوان بودن، به معنای وجود داشتن در مقادیر بسیار زیاد.