معنی فارسی superabundant
B1فراوانی بسیار زیاد، به معنای وجود در مقادیر بسیار زیاد.
Exceedingly abundant; more than enough.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Extremely or exceedingly abundant.
مثال:
At one time bison on the American plains were not merely abundant but superabundant: they seemed inexhaustible.
example
معنی(example):
طبیعت در بهار فوق‌العاده فراوان است.
مثال:
Nature is superabundant during spring.
معنی(example):
منابع فراوان آنها امکان تحقیقات گسترده را فراهم کرد.
مثال:
Their superabundant resources allowed for extensive research.
معنی فارسی کلمه superabundant
:
فراوانی بسیار زیاد، به معنای وجود در مقادیر بسیار زیاد.
