معنی فارسی superadequateness
B1نوعی از کفایت که به حدی بیشتر و بهتر از نیازها رسیده است.
The quality of being more than adequately sufficient.
- NOUN
example
معنی(example):
کفایت فوقالعادهی آمادگی او بر کمیته تأثیر گذاشت.
مثال:
The superadequateness of her preparation impressed the committee.
معنی(example):
آنها کفایت فوقالعاده پاسخ به بحران را اندازهگیری کردند.
مثال:
They measured the superadequateness of the response to the crisis.
معنی فارسی کلمه superadequateness
:
نوعی از کفایت که به حدی بیشتر و بهتر از نیازها رسیده است.