معنی فارسی superadjacently
B1به طور فوقالعاده نزدیک به یکدیگر.
In a manner that is superadjacent.
- ADVERB
example
معنی(example):
خانهها به طور فوقالعادهای ساخته شدهاند که یک دیوار مشترک دارند.
مثال:
The houses are built superadjacently, sharing a wall.
معنی(example):
پارک به طور فوقالعادهای در کنار مدرسه واقع شده است.
مثال:
The park is located superadjacently to the school.
معنی فارسی کلمه superadjacently
:
به طور فوقالعاده نزدیک به یکدیگر.