معنی فارسی superarduous

B2

بسیار دشوار و طاقت‌فرسا، نیازمند تلاش فوق‌العاده است.

Extremely difficult and demanding considerable effort.

example
معنی(example):

سفر او بسیار سخت و دشوار بود و او را از زمین‌های ناهموار عبور داد.

مثال:

Her journey was superarduous, taking her through rough terrains.

معنی(example):

کار بسیار سخت تمام توان و صبر او را می‌خواست.

مثال:

The superarduous task required all of his strength and patience.

معنی فارسی کلمه superarduous

: معنی superarduous به فارسی

بسیار دشوار و طاقت‌فرسا، نیازمند تلاش فوق‌العاده است.