معنی فارسی superbenignly
B1به معنای رفتار کردن به طرز فوقالعاده بیخطر.
In a way that is extremely mild or harmless.
- ADVERB
example
معنی(example):
معلم به سؤالات به طرز فوقالعاده بیخطر پاسخ داد و دانشآموزان را راحت کرد.
مثال:
The teacher answered the questions superbenignly, making the students feel comfortable.
معنی(example):
او به انتقاد به طرز فوقالعاده بیخطر واکنش نشان داد و آرامش خود را نشان داد.
مثال:
She reacted superbenignly to the criticism, showing her calm nature.
معنی فارسی کلمه superbenignly
:
به معنای رفتار کردن به طرز فوقالعاده بیخطر.