معنی فارسی supercedes
B2جایگزین شدن، به معنی نادیده گرفتن یا به حاشیه راندن قانونی، قراردادی یا سیاستی به وسیله یک مورد جدید.
To take the place of (something previously in effect).
- VERB
example
معنی(example):
سیاست جدید جایگزین سیاست قدیمی میشود.
مثال:
The new policy supercedes the old one.
معنی(example):
این قانون جایگزین تمامی مقررات قبلی میشود.
مثال:
This law supercedes all previous regulations.
معنی فارسی کلمه supercedes
:
جایگزین شدن، به معنی نادیده گرفتن یا به حاشیه راندن قانونی، قراردادی یا سیاستی به وسیله یک مورد جدید.