معنی فارسی supercongestion
B1وضعیتی که در آن ترافیک یا مجاری تنفسی به شدت گرفته و شلوغ هستند.
A condition of extreme clogging or blockage, typically in traffic or medical contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
شلوغی فوقالعاده در شهر منجر به تاخیرهای قابل توجهی میشود.
مثال:
Supercongestion in the city leads to significant delays.
معنی(example):
گرفتگی فوقالعاده در بینی من مانع از تنفس راحت میشود.
مثال:
The supercongestion in my nose is preventing me from breathing well.
معنی فارسی کلمه supercongestion
:
وضعیتی که در آن ترافیک یا مجاری تنفسی به شدت گرفته و شلوغ هستند.