معنی فارسی superconfusion
B1حالت یا شرایطی که در آن فرد به علت اطلاعات یا شرایط متعدد دچار سردرگمی شدید میشود.
A state of extreme confusion resulting from complexity or overload of information.
- NOUN
example
معنی(example):
نگرانیهای فوقالعاده او درباره دستورالعملها به اشتباهاتی انجامید.
مثال:
His superconfusion about the instructions led to mistakes.
معنی(example):
گیجی فوقالعاده معمولاً زمانی اتفاق میافتد که اطلاعات زیادی به طور همزمان ارائه شود.
مثال:
Superconfusion often arises when too much information is given at once.
معنی فارسی کلمه superconfusion
:
حالت یا شرایطی که در آن فرد به علت اطلاعات یا شرایط متعدد دچار سردرگمی شدید میشود.