معنی فارسی superconfused
B1حالت گیجی شدید و عدم درک موقعیت یا اطلاعات.
A state of being extremely confused or bewildered.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او پس از شنیدن توضیحات پیچیده، فوقالعاده گیج شد.
مثال:
She felt superconfused after hearing the complex explanation.
معنی(example):
پس از جابهجایی به یک شهر جدید، من درباره حمل و نقل عمومی فوقالعاده گیج شدم.
مثال:
After moving to a new city, I was superconfused about the public transport.
معنی فارسی کلمه superconfused
:
حالت گیجی شدید و عدم درک موقعیت یا اطلاعات.