معنی فارسی supercordially
B1به معنای بسیار دوستانه و گرم، به ویژه در ارتباطات اجتماعی.
In a very friendly or warm manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در مهمانی به طرز بسیار گرمی از همه استقبال کرد.
مثال:
She greeted everyone supercordially at the party.
معنی(example):
ایمیل به طرز بسیار گرمی نوشته شده بود تا روابط خوب حفظ شود.
مثال:
The email was written supercordially to maintain good relations.
معنی فارسی کلمه supercordially
:
به معنای بسیار دوستانه و گرم، به ویژه در ارتباطات اجتماعی.