معنی فارسی superdirection

B1

به معنای هدایت و راهنمایی به شکلی فوق‌العاده و مؤثر.

Exceptional guidance or leadership in a specific context.

example
معنی(example):

پروژه به هدایت فوق‌العاده نیاز داشت تا در مسیر خود باقی بماند.

مثال:

The project needed superdirection to stay on track.

معنی(example):

آنها از مربیان هدایت فوق‌العاده‌ای خواستند.

مثال:

They sought superdirection from the mentors.

معنی فارسی کلمه superdirection

: معنی superdirection به فارسی

به معنای هدایت و راهنمایی به شکلی فوق‌العاده و مؤثر.