معنی فارسی superdose
B2مصرف دوزی بسیار بیشتر از مقدار توصیهشده دارو، که میتواند خطرناک باشد.
An excessively high dose of a drug or medication, often leading to adverse effects.
- NOUN
example
معنی(example):
او بهطور تصادفی یک دوز فوقالعاده از دارو را مصرف کرد.
مثال:
He accidentally took a superdose of the medication.
معنی(example):
مصرف یک دوز فوقالعاده میتواند به مشکلات جدی سلامت منجر شود.
مثال:
Taking a superdose can lead to serious health issues.
معنی فارسی کلمه superdose
:
مصرف دوزی بسیار بیشتر از مقدار توصیهشده دارو، که میتواند خطرناک باشد.