معنی فارسی superfortunate
B1خیلی خوششانس، توصیف شخصی که به طرز غیرمعمولی خوششانس است.
Extremely lucky; having exceptional good fortune.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آنها احساس کردند که خیلی خوششانس هستند که در قرعهکشی برنده شدهاند.
مثال:
They felt superfortunate to have won the lottery.
معنی(example):
با خیلی خوششانسی، او سال گذشته به دور دنیا سفر کرد.
مثال:
Being superfortunate, she traveled around the world last year.
معنی فارسی کلمه superfortunate
:
خیلی خوششانس، توصیف شخصی که به طرز غیرمعمولی خوششانس است.