معنی فارسی superheatedness
B1متغیری که بیانگر دمای بالای یک سیال است، به ویژه بخار، که تأثیر قابل توجهی بر عملکرد و کارایی آن دارد.
The state of being heated to a temperature above its boiling point without changing into vapor.
- NOUN
example
معنی(example):
دما بالای بخار کارایی موتور را بسیار افزایش داد.
مثال:
The superheatedness of the steam made the engine very efficient.
معنی(example):
دانشمندان در آزمایشهای خود به بررسی دمای بالای گازها پرداختند.
مثال:
Scientists studied the superheatedness of gases in their experiments.
معنی فارسی کلمه superheatedness
:
متغیری که بیانگر دمای بالای یک سیال است، به ویژه بخار، که تأثیر قابل توجهی بر عملکرد و کارایی آن دارد.