معنی فارسی superheresy
B1مفهومی که به نوعی از بدعت یا نافرمانی جدی نسبت به پایههای بنیادین یک مکتب فکری یا مذهبی اشاره دارد.
A concept that refers to a severe deviation from established beliefs or doctrines in any philosophical or religious context.
- NOUN
example
معنی(example):
مفهوم سوپرهرسی باورهای سنتی را به چالش میکشد.
مثال:
The concept of superheresy challenges traditional beliefs.
معنی(example):
در فلسفه، سوپرهرسی ایدههای جدیدی را معرفی میکند که با دکترینهای تثبیت شده تناقض دارند.
مثال:
In philosophy, superheresy introduces new ideas that contradict established doctrines.
معنی فارسی کلمه superheresy
:
مفهومی که به نوعی از بدعت یا نافرمانی جدی نسبت به پایههای بنیادین یک مکتب فکری یا مذهبی اشاره دارد.