معنی فارسی superiorly

B2

به صورت برجسته یا با کیفیت بالا، به بیان برتری یا مهارت فوق‌العاده.

In a manner that indicates superiority or excellence; exceptionally well.

example
معنی(example):

او به طور برجسته‌ای در مطالعات دانشگاهی‌اش عمل کرد.

مثال:

She performed superiorly in her academic studies.

معنی(example):

این ورزشکار به خاطر رقابت برتر در قهرمانی‌ها مورد تقدیر قرار گرفت.

مثال:

The athlete was recognized for competing superiorly at the championships.

معنی فارسی کلمه superiorly

: معنی superiorly به فارسی

به صورت برجسته یا با کیفیت بالا، به بیان برتری یا مهارت فوق‌العاده.