معنی فارسی superiorness

B1

برتری، کیفیت یا حالت بودن در سطح بالاتر یا بهتر در مقایسه با دیگران.

The quality or state of being superior, indicating excellence or superiority over others.

example
معنی(example):

برتری استدلال او برای همه مشخص بود.

مثال:

The superiorness of her argument was clear to everyone.

معنی(example):

ما در جلسه در مورد برتری برنامه‌های مختلف بحث کردیم.

مثال:

We discussed the superiorness of various programs in the meeting.

معنی فارسی کلمه superiorness

: معنی superiorness به فارسی

برتری، کیفیت یا حالت بودن در سطح بالاتر یا بهتر در مقایسه با دیگران.