معنی فارسی superjunction

B2

تقاطع یا نقطه اتصال که دارای ویژگی‌های منحصر به فردی برای بهبود جریان ترافیک است.

A junction designed to optimize traffic flow and connect various transport routes.

example
معنی(example):

تقاطع فوق‌العاده در شهر به مدیریت ترافیک سنگین کمک می‌کند.

مثال:

The superjunction in the city helps manage heavy traffic.

معنی(example):

این تقاطع فوق‌العاده چندین بزرگراه را به‌طور مؤثری متصل می‌کند.

مثال:

This superjunction connects multiple highways efficiently.

معنی فارسی کلمه superjunction

: معنی superjunction به فارسی

تقاطع یا نقطه اتصال که دارای ویژگی‌های منحصر به فردی برای بهبود جریان ترافیک است.