معنی فارسی superlaboriously
B1به صورت فوقالعاده کارسخت، به گونهای که تلاش زیادی نیاز دارد.
In an extremely laborious manner
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور فوقالعادهای بر روی پایاننامهاش کار کرد و اغلب تا دیروقت شب کار میکرد.
مثال:
She worked superlaboriously on her thesis, often late into the night.
معنی(example):
او به طور فوقالعادهای ماشین را تعمیر کرد و اطمینان حاصل کرد که هر جزئیات آن کامل است.
مثال:
He superlaboriously fixed the car, ensuring every detail was perfect.
معنی فارسی کلمه superlaboriously
:
به صورت فوقالعاده کارسخت، به گونهای که تلاش زیادی نیاز دارد.