معنی فارسی superlenient

B2

بسیار مهربان و بخشنده، به ویژه در مواقعی که می‌توان انتظار سخت‌گیری بیشتری داشت.

Extremely tolerant or forgiving, especially in situations where stricter measures could be taken.

example
معنی(example):

معلم بسیار لطف داشت و به دانش‌آموزان اجازه می‌داد که تکالیف خود را دوباره انجام دهند.

مثال:

The teacher was superlenient, allowing students to redo their assignments.

معنی(example):

طبیعت بسیار نرم‌خو او او را در میان دوستانش محبوب کرد.

مثال:

Her superlenient nature made her popular among her friends.

معنی فارسی کلمه superlenient

: معنی superlenient به فارسی

بسیار مهربان و بخشنده، به ویژه در مواقعی که می‌توان انتظار سخت‌گیری بیشتری داشت.