معنی فارسی superlied
B1به طرز بسیار بزرگ و اغراقآمیز دروغ گفتن.
To have lied in a manner that is extremely exaggerated or untruthful.
- VERB
example
معنی(example):
او درباره دستاوردهایش به طرز بسیار اغراقآمیز دروغ گفت تا همکارانش را تحت تأثیر قرار دهد.
مثال:
He superlied about his accomplishments to impress his colleagues.
معنی(example):
احساس گناه کرد و اعتراف کرد که در مصاحبه به طرز بسیار اغراقآمیز دروغ گفته است.
مثال:
Feeling guilty, she admitted she had superlied during the interview.
معنی فارسی کلمه superlied
:
به طرز بسیار بزرگ و اغراقآمیز دروغ گفتن.