معنی فارسی superlogical
B2به معنای غیرقابلچالش و منطقی به طرز فوقالعادهای.
Extremely logical; well-reasoned and clear.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
استدلال او فوقالعاده منطقی بود و مقابله با آن دشوار بود.
مثال:
Her argument was superlogical, making it hard to counter.
معنی(example):
رویکرد فوقالعاده منطقی به روشنسازی مسئله پیچیده کمک کرد.
مثال:
The superlogical approach helped clarify the complex issue.
معنی فارسی کلمه superlogical
:
به معنای غیرقابلچالش و منطقی به طرز فوقالعادهای.