معنی فارسی superlogicalities
B2جمع حالتهایی که در آن منطق و استدلال بهطرز فوقالعادهای قوی و معتبر باشد.
Plural form of superlogicality; instances of being extremely logical.
- NOUN
example
معنی(example):
فوقالعاده منطقی بودن نظریهها ساعتها مورد بحث قرار گرفت.
مثال:
The superlogicalities of the theories were debated for hours.
معنی(example):
در سمینار، آنها دربارهٔ انواع فوقالعاده منطقی بودنها در ریاضیات صحبت کردند.
مثال:
In the seminar, they discussed various superlogicalities in mathematics.
معنی فارسی کلمه superlogicalities
:
جمع حالتهایی که در آن منطق و استدلال بهطرز فوقالعادهای قوی و معتبر باشد.