معنی فارسی superloyally
B1به معنای عمل کردن با وفاداری فوقالعاده، به ویژه در شرایط دشوار.
In a manner characterized by extreme loyalty.
- ADVERB
example
معنی(example):
او همیشه به دوستانش با وفاداری فوقالعاده رفتار میکند.
مثال:
She always acts superloyally to her friends.
معنی(example):
او در زمانهای سخت، به طور فوقالعاده وفادارانه از او حمایت کرد.
مثال:
Superloyally, he supported her during tough times.
معنی فارسی کلمه superloyally
:
به معنای عمل کردن با وفاداری فوقالعاده، به ویژه در شرایط دشوار.