معنی فارسی supermanly
B2ویژگیهای مردانه و قوی به طرز غیرمعمولی.
Having qualities stereotypically associated with a strong, heroic man.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در برابر خطر شجاعت فوقالعادهای از خود نشان داد.
مثال:
He displayed a supermanly courage in the face of danger.
معنی(example):
قدرت فوقالعادهاش به او کمک کرد تا جعبه سنگین را بلند کند.
مثال:
Her supermanly strength helped her lift the heavy box.
معنی فارسی کلمه supermanly
:
ویژگیهای مردانه و قوی به طرز غیرمعمولی.