معنی فارسی supermarine

B2

فوق دریایی، مرتبط با یا مناسب برای دریا یا محیط‌های آبی.

Relating to or suitable for the sea; marine.

example
معنی(example):

وسایل نقلیه فوق دریایی برای کاوش در عمق دریا طراحی شدند.

مثال:

The supermarine vehicles were designed for underwater exploration.

معنی(example):

محققان در حال توسعه فناوری فوق دریایی برای زیستگاه‌های آبی هستند.

مثال:

Researchers are developing supermarine technology for aquatic habitats.

معنی فارسی کلمه supermarine

: معنی supermarine به فارسی

فوق دریایی، مرتبط با یا مناسب برای دریا یا محیط‌های آبی.