معنی فارسی supernaturally
B2به طور ماورایی، به صورت غیرعادی و غیرقابل توضیح.
In a manner that is beyond the natural world.
- ADVERB
example
معنی(example):
او احساس میکرد که به طور ماورایی به جنگل مرتبط است.
مثال:
She felt supernaturally connected to the forest.
معنی(example):
گلها پس از باران به طرز ماورایی سریعی رشد کردند.
مثال:
The flowers grew supernaturally fast after the rain.
معنی فارسی کلمه supernaturally
:
به طور ماورایی، به صورت غیرعادی و غیرقابل توضیح.