معنی فارسی supernormally

B1

به معنای چیزی است که به طرز غیرعادی و بسیار بیشتر از حالت عادی انجام می‌شود.

In a manner that is unusually remarkable or extraordinary.

example
معنی(example):

او به طور فوق‌العاده‌ای در آزمون عمل کرد و بالاترین نمره را در کلاسش کسب کرد.

مثال:

She performed supernormally on the test, scoring the highest in her class.

معنی(example):

بهبود او بعد از جراحی فوق‌العاده سریع بود.

مثال:

His recovery was supernormally fast after the surgery.

معنی فارسی کلمه supernormally

: معنی supernormally به فارسی

به معنای چیزی است که به طرز غیرعادی و بسیار بیشتر از حالت عادی انجام می‌شود.