معنی فارسی supernotably

B1

به معنای به طرز قابل توجه و برجسته.

In a manner that is remarkably noteworthy.

example
معنی(example):

محصول جدید، به طور فوق‌العاده‌ای از تمام انتظارات فراتر رفت.

مثال:

The new product, supernotably, exceeded all expectations.

معنی(example):

او به طور فوق‌العاده‌ای مسیر بحث‌های ما را تغییر داد.

مثال:

He supernotably changed the course of our discussions.

معنی فارسی کلمه supernotably

: معنی supernotably به فارسی

به معنای به طرز قابل توجه و برجسته.