معنی فارسی superoratorically
B1به صورت فوقالعادهای در عرصه سخنرانی و بیان ایدهها.
In a manner characterized by exceptional oratory skills.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در کنفرانس به طور فوقالعادهای سخنرانی کرد و ذهن حضار را مجذوب کرد.
مثال:
She spoke superoratorically at the conference, captivating the audience.
معنی(example):
او ایدههایش را بهطور فوقالعادهای ارائه داد و تأثیر ماندگاری بر جای گذاشت.
مثال:
He delivered his ideas superoratorically, leaving a lasting impression.
معنی فارسی کلمه superoratorically
:
به صورت فوقالعادهای در عرصه سخنرانی و بیان ایدهها.