معنی فارسی superordination

B2

برتری، موقعیتی که در آن یک عنصر نسبت به عنصر دیگر بالاتر یا قدرتمندتر است.

The status of being higher in rank or authority; precedence.

example
معنی(example):

در یک سلسله مراتب، برتری به رتبه یا سطح بالاتر اشاره دارد.

مثال:

In a hierarchy, superordination refers to a higher ranking or level.

معنی(example):

مفهوم برتری در درک ساختارهای اجتماعی مهم است.

مثال:

The concept of superordination is important in understanding social structures.

معنی فارسی کلمه superordination

: معنی superordination به فارسی

برتری، موقعیتی که در آن یک عنصر نسبت به عنصر دیگر بالاتر یا قدرتمندتر است.