معنی فارسی superpatiently
B1به معنای انتظار یا عمل کردن بهصورت فوقالعاده صبورانه.
In a manner that demonstrates extraordinary patience.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهصورت فوقالعاده صبورانه منتظر رسیدن اتوبوس بود.
مثال:
He superpatiently waited for the bus to arrive.
معنی(example):
او به داستان طولانی او با صبوری فوقالعاده گوش داد.
مثال:
She listened superpatiently to his long story.
معنی فارسی کلمه superpatiently
:
به معنای انتظار یا عمل کردن بهصورت فوقالعاده صبورانه.